زهر و سم و مرگ. (ناظم الاطباء). و در بیت زیر از نظامی مقصود، زهره کیسۀ صفراست: تلخ جوانی یزکی در شکار زیرتر از وی سیهی دردخوار. نظامی. رجوع به تلخ خوان و رجوع به مخزن الاسرار نظامی چ وحید ص 51 شود
زهر و سم و مرگ. (ناظم الاطباء). و در بیت زیر از نظامی مقصود، زَهرِه کیسۀ صفراست: تلخ جوانی یزکی در شکار زیرتر از وی سیهی دُردخوار. نظامی. رجوع به تلخ خوان و رجوع به مخزن الاسرار نظامی چ وحید ص 51 شود
آنکه به درشتی و تلخی سخن گوید. (ناظم الاطباء). تلخ پاسخ و تلخ گفتار. (بهار عجم) (آنندراج) : باده کو تا به من آن تلخ زبان رام شود تلخی می نمک تلخی بادام شود. صائب (از آنندراج)
آنکه به درشتی و تلخی سخن گوید. (ناظم الاطباء). تلخ پاسخ و تلخ گفتار. (بهار عجم) (آنندراج) : باده کو تا به من آن تلخ زبان رام شود تلخی می نمک تلخی بادام شود. صائب (از آنندراج)
درس خوان و محصل علم. (ناظم الاطباء). خوانندۀ علم. آنکه دانش بخواند: علم خوان همچو علم دان نبود زآنکه جان آفرین چو جان نبود. سنائی. علم دان خاصۀ خدای بود علم خوان شوخ و نرگدای بود. سنائی
درس خوان و محصل علم. (ناظم الاطباء). خوانندۀ علم. آنکه دانش بخواند: علم خوان همچو علم دان نبود زآنکه جان آفرین چو جان نبود. سنائی. علم دان خاصۀ خدای بود علم خوان شوخ و نرگدای بود. سنائی